جدول جو
جدول جو

معنی عذاب دادن - جستجوی لغت در جدول جو

عذاب دادن
آزار دادن، شکنجه کردن، عذاب کردن
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
فرهنگ فارسی عمید
عذاب دادن
آزار دادن عذاب کردن، عذاب کردن
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
عذاب دادن
عذابٌ
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به عربی
عذاب دادن
Torment
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عذاب دادن
tourmenter
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
عذاب دادن
menyiksa
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عذاب دادن
tormentare
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عذاب دادن
мучить
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به روسی
عذاب دادن
quälen
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به آلمانی
عذاب دادن
катувати
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
عذاب دادن
torturować
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به لهستانی
عذاب دادن
atormentar
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
عذاب دادن
atormentar
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
عذاب دادن
martelen
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به هلندی
عذاب دادن
괴롭히다
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به کره ای
عذاب دادن
عذاب دینا
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به اردو
عذاب دادن
যন্ত্রণা দেওয়া
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به بنگالی
عذاب دادن
ทรมาน
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به تایلندی
عذاب دادن
kutesa
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
عذاب دادن
eziyet etmek
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
عذاب دادن
पीड़ा देना
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به هندی
عذاب دادن
折磨
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به چینی
عذاب دادن
לענות
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به عبری
عذاب دادن
苦しめる
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عذاب بردن
تصویر عذاب بردن
درد کشیدن، رنج بردن، رنج و آزار را تحمل کردن، عذاب کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعاب دادن
تصویر لعاب دادن
پوشش ظریف از لعاب به شیء سفالی یا فلزی دادن، غلیظ شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عذاب کردن
تصویر عذاب کردن
آزار دادن، شکنجه کردن، عذاب دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جواب دادن
تصویر جواب دادن
پاسخ گفتن، پاسخ دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علاج دادن
تصویر علاج دادن
شفا دادن معالجه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
رنج بردن شکنجه دیدن آزار دیدن درد کشیدن رنج بردن تحمل شکنجه و آزار کردن، درد کشیدن رنج بردن تحمل شکنجه و آزار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شکنجه دادن، کیفردادن شکنجه دادن عقوبت کردن تعذیب. شکنجه دادن عقوبت کردن تعذیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواب دادن
تصویر جواب دادن
جواب گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکاب دادن
تصویر رکاب دادن
پیاله دادن، سواری دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذاب دیدن
تصویر عذاب دیدن
رنج بردن شکنجه دیدن آزار دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنان دادن
تصویر عنان دادن
بر گماشتن، اسپ دواندن، تاختن دوانیدن اسب و جز آن، حمله کردن
فرهنگ لغت هوشیار